شهید حمیدرضا شاملو |شما كه مانده‌ايد بار مسئوليتتان سنگين شده است...
نام :حميدرضا
نام خانوادگى :شادلو
نام پدر :قدم
تاريخ‌تولد : نهم مهر 1347
محل‌صدورشناسنامه : شهر رى
تاريخ شهادت : بیست و چهارم بهمن 1364
نوع حادثه :حوادث مربوط به جنگ تحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى از درگيرى مستقيم بادشمن توسط دشمن درجبهه
وصيت‌نامه متفکرانه شهید حمیدرضا شاملو
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة
بار الها ترا شكر مى‌كنم كه مرا در وضعى قراردادى كه جنگى ميان حق و باطل درگيرد و من نيز در آن جنگ شركت كنم و با ياران آقا امام زمان (عج) همسنگر باشم .
خدايا مرا يارى كن كه در همين راه كشته شوم و در زمره شهدا راه تو قرار گيرم .
با سلام و درود به امام عصر (عج) و نائب بر حقش امام خمينى و با سلام به خانواده شهدا كه صبورانه در سنگرهاى پشت جبهه دستاوردهاى انقلاب اسلامى را حفظ مى‌كنند و با سلام به دوستان وبرادران بسيجيم ، اميدوارم كه سنگرهايتان را حفظ كنيد .
برادران ما كه رفتيم ، شما كه مانده‌ايد باز مسئوليتتان سنگين شده است . جبهه‌ها را يارى كنيد اگر من نيايم و تو به جبهه نيايى حتما بايد توقع داشت ضد انقلابها به جبهه بيايند و اين كمال بى‌انصافيست ، و با سلام فراوان خدمت پدر و مادر عزيزم كه مرا با زجر فراوان بزرگ كردند و من دين (و بالوالدين احسانا) را ادا ننمودم . خودم پشيمانم و شما به بزرگواريتان مرا ببخشيد كه ميدانم به اميد خدا مى‌بخشيد .
مادرجان در مرگ من گريه نكن كه دشمنان از نارحتى تو شاد مى‌شوند كه تو نمى‌خواهد شاد شوند و صبورانه و استوار باش كه خدا با صابران است ((ان الله مع الصابرين)) مادر جان بعد از شهادتم اگر جنازه‌ام آمد مرا در كنار برادران عزيز رزمنده‌ام به خاك بسپاريد اگر نيامد غصه مرا نخور .
پدرجان من از اينكه تو بخاطر معاش خانواده زحمت مى‌كشيدى و آزار ميديدى تشكر كرده و از اين به بعد دوست دارم اين كار را به برادرانم بسپارى و خود به دنبال توشه جمع كردن براى آخرت بروى .
پدرجان از تو نيز تقاضا دارم كه براى من گريه نكنى زيرا گريه تو برگ برنده‌اى براى دشمنان اسلام است .
و با و درود به برادران و خواهران عزيزم ، اميدوارم كه ادامه دهنده راهم باشيد از شما انتظار دارم كه به جبهه بياييد و پرچم افتاده مرا از زمين و راهرو و راه امام حسين (ع) باشيد كه اين از من به شما تكليف است .
و به خواهران عزيزم اين وصيت را دارم كه صبور باشند و زينب‌وار راهم را ادامه دهند كه اين نهايت آرزوى من است و از تمامى شما التماس دعا دارم و با سلام گرم به تمامى فاميلها نزديك و دورم و اميدوارم مرا ببخشيد از اينكه به شما زحمت داده در تشييع جنازه‌ام و يا ختم من شركت مى‌كنيد و اميدوارم اين قدمهايتان به صحن ابا عبدالله الحسين (ع) برسد و از تمامى شما صبر را انتظار دارم و نيز التماس دعا داشته اميد است كه خداوند به شما اجر دهد .
و با سلام به تمام دوستان عزيزم از اينكه در دوران دوستى براى آنها دوست بدى بودم و مزاحم آنها ، اميدوارم كه مرا ببخشيد و عفو نمائيد و ادامه دهندگان راه امام حسين (ع) باشيد و مطمئن باشيد كه خداوند با شما است .
و در آخر ، مادر جان هر چه دارم آنها را به مدرسه و مسجد بدهيد كه من در
مدرسه درس خوانده و در مسجد نماز گزاردم ديگر حرفى ندارم
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار / به اميد پيروزى رزمندگان عزيز اسلام
ملتمس دعا كوچك و خدمتگذار اسلام / حميدرضا شادلو
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران
